مفهوم واژه «خراج»
پرسش :
مفهوم واژه «خراج» چیست؟
پاسخ :
واژه «خراج» و «خرج» در اصل از خروج گرفته شده و به معناى چیزى است که از مال انسان یا از زمین زراعتى به دست مى آید. بعضى واژه خراج را به معناى مال الاجاره زمین دانسته اند و «راغب» در کتاب «مفردات» خود مى گوید: خراج غالباً به مالیاتى که بر زمینِ باغ و زراعت وضع مى شود، اطلاق مى گردد و به هر حال در اصطلاح فقها به معناى مالیاتى است که بر زمین هاى خراجیه؛ یعنى زمین هایى که با جنگ از کفّار گرفته شده بود قرار مى دادند و گاه به مالیات زمین هاى آبادى اطلاق مى شد که جزو انفال بود. بخش اوّل تعلّق به همه مسلمانان داشت و بخش دوم به حاکم اسلامى.
در بعضى از کتب اهل سنّت آمده است که خراج در اصطلاح فقها دو معنا دارد: معناى عام و معناى خاص. خراج به معناى عام تمام اموالى است که دولت متولى جمع آورى و صرف آن در مصارف معیّن است (تمام اقسام مالیات ها) و اما معناى خاص، آن مالى است که حکومت اسلامى بر اراضى خراجیه قرار مى دهد(1) و گاه به مالیاتى که به نام جزیه از غیر مسلمانان گرفته مى شد نیز اطلاق شده است.
در مورد مصرف خراج، فقهاى ما گفته اند که باید صرف مصالح عامه مسلمین گردد؛ مانند بناى پل ها، حفظ امنیّت جاده ها، کمک به نیازمندان، حقوق سربازان، جنگ جویان، قضات و فرمانداران و سایر نیازهاى حکومتى.(2) البته بسیار مى شد که بخش مهمى از خراج میان همه مسلمانانى که در دسترس بودند به طور مساوى در حکومت هاى عدل (مانند حکومت امیرمؤمنان على(علیه السلام)) و به صورت غیر مساوى (مانند حکومت خلفا) تقسیم مى شد. دلیل تساوى بر تقسیم، آن است که اراضى خراجیه که خراج از آن جمع آورى مى شود مِلک عموم مسلمانان است و همه به طور مساوى در آن سهیم هستند. در ضمن منظور از تساوى، عدم فرق میان افراد به حسب شخصیت اجتماعیشان است که فلان کس شیخ قبیله است و فلان شخص آدم سرشناسى است و دیگرى کارگر ساده؛ ولى بر حسب مسئولیت ها مانند قضاوت و فرماندارى و فرماندهى لشکر و امثال آن به یقین تفاوت گذارده مى شد.
پی نوشت:
(1). الموسوعة الفقهیة الکویتیة، وزارة الاوقاف و الشؤون الاسلامیة، دارالسلاسل، دار الصفوة، کویت، مصر، 1427 ق، چاپ سوم، ج 19، ص 52.
(2). جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، نجفى، محمد حسن بن شیخ باقر بن شیخ عبد الرحیم، محقق/ مصحح: قوچانى، عباس، آخوندى، على، دار احیاء التراث العربى، بیروت، بی تا، چاپ هفتم، ج 22، ص 200.
منبع: پیام امام امیرالمومنین(علیه السلام)، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: جمعى از فضلاء، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1386 ش، چاپ اول، ج 10، ص 329.
واژه «خراج» و «خرج» در اصل از خروج گرفته شده و به معناى چیزى است که از مال انسان یا از زمین زراعتى به دست مى آید. بعضى واژه خراج را به معناى مال الاجاره زمین دانسته اند و «راغب» در کتاب «مفردات» خود مى گوید: خراج غالباً به مالیاتى که بر زمینِ باغ و زراعت وضع مى شود، اطلاق مى گردد و به هر حال در اصطلاح فقها به معناى مالیاتى است که بر زمین هاى خراجیه؛ یعنى زمین هایى که با جنگ از کفّار گرفته شده بود قرار مى دادند و گاه به مالیات زمین هاى آبادى اطلاق مى شد که جزو انفال بود. بخش اوّل تعلّق به همه مسلمانان داشت و بخش دوم به حاکم اسلامى.
در بعضى از کتب اهل سنّت آمده است که خراج در اصطلاح فقها دو معنا دارد: معناى عام و معناى خاص. خراج به معناى عام تمام اموالى است که دولت متولى جمع آورى و صرف آن در مصارف معیّن است (تمام اقسام مالیات ها) و اما معناى خاص، آن مالى است که حکومت اسلامى بر اراضى خراجیه قرار مى دهد(1) و گاه به مالیاتى که به نام جزیه از غیر مسلمانان گرفته مى شد نیز اطلاق شده است.
در مورد مصرف خراج، فقهاى ما گفته اند که باید صرف مصالح عامه مسلمین گردد؛ مانند بناى پل ها، حفظ امنیّت جاده ها، کمک به نیازمندان، حقوق سربازان، جنگ جویان، قضات و فرمانداران و سایر نیازهاى حکومتى.(2) البته بسیار مى شد که بخش مهمى از خراج میان همه مسلمانانى که در دسترس بودند به طور مساوى در حکومت هاى عدل (مانند حکومت امیرمؤمنان على(علیه السلام)) و به صورت غیر مساوى (مانند حکومت خلفا) تقسیم مى شد. دلیل تساوى بر تقسیم، آن است که اراضى خراجیه که خراج از آن جمع آورى مى شود مِلک عموم مسلمانان است و همه به طور مساوى در آن سهیم هستند. در ضمن منظور از تساوى، عدم فرق میان افراد به حسب شخصیت اجتماعیشان است که فلان کس شیخ قبیله است و فلان شخص آدم سرشناسى است و دیگرى کارگر ساده؛ ولى بر حسب مسئولیت ها مانند قضاوت و فرماندارى و فرماندهى لشکر و امثال آن به یقین تفاوت گذارده مى شد.
پی نوشت:
(1). الموسوعة الفقهیة الکویتیة، وزارة الاوقاف و الشؤون الاسلامیة، دارالسلاسل، دار الصفوة، کویت، مصر، 1427 ق، چاپ سوم، ج 19، ص 52.
(2). جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، نجفى، محمد حسن بن شیخ باقر بن شیخ عبد الرحیم، محقق/ مصحح: قوچانى، عباس، آخوندى، على، دار احیاء التراث العربى، بیروت، بی تا، چاپ هفتم، ج 22، ص 200.
منبع: پیام امام امیرالمومنین(علیه السلام)، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: جمعى از فضلاء، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1386 ش، چاپ اول، ج 10، ص 329.
پرسش و پاسخ مرتبط
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}